مسیحامسیحا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

مسیحا *فرشته کوچک خوشبختی*

عکس مسیحا روی جلد مجله زیبایی

و اینک رونمایی از عکس مسیحا جونی البته خودم انتظار عکس دیگه ای رو داشتم که چاپ بشه اما خب قربونش برم در هر حالتی دلبری می کنه قابل توجه مامانایی که می خوان عکس نی نی هاشون روی جلد این مجله چاپ بشه عکسای جدید نی نی های زیر 4 سالشون رو به این ایمیل بفرستند. اگه تایید بشه باهاشون تماس گرفته میشه. shahsavan@zibae.ir ...
30 آبان 1391

القاب مسیحا جونی !!

توی همه ی روزایی که گذشت خیلی زود تو دل همه خودتو جا کردی با اینکه اسمتو مسیحا گذاشتیم اما هر کس واست یه اسمی گذاشت ! اینم از القابی که بهت دادند : بابا حمید : روزای اول بهت می گفت " انسان کوچولو " ! بعد که یه کمی توپول شدی تغییر پیدا کردی به " کولوچه " ! که این اسم رو خیلی ها استفاده کردند ! از جمله دایی رضا (دایی بابا حمید) و پسرخاله شهروز و پسرخاله شاهرخ(پسرخاله های باباحمید) و مامان شهین جونت. باباجون : از همون اول واسش " گوجولِ بابا " بودی عزیزجون : همیشه بهت می گه " جیجل " مامان شهین : کلی قربون صدقت میره و " گوزل اوغلان " هم صدات میکنه !  دایی حامد : یه جورایی...
28 آبان 1391

تولد شش ماهگی .. واکسن شش ماهگی

بالاخره نیم سالت تموم شد پسرم. مسیحای نازم حسابی بزرگ شدیا .. خودت خبر داری ؟! توی این ماه خیلی کارای جدید و حرکات محیرالعقول زدی ! البته از نظر من که مامانتم !! با هر کار کوچیکت کلی ذوق می کنم . الان دیگه می تونی بشینی اما خیلی کم و به زور خودتو کنترل می کنی که نیوفتی. یه هفته پیش هم بالاخره شست پاتو خوردی !! انقدر ذوق کرده بودم که انگار داشگاه قبول شدی !! چند روزی میشه که بهوونه گیر شدی. خیلی اذیتم می کنی عزیزم !  نمی دونم چرا .. یا واسه دندوناته که هنوز ازشون خبری نیس.. یا واسه اینه که دیگه شیرم سیرت نمی کنه.. نمیدونم... . البته یه هفته ای میشه که عزیزجونت بدون ا...
18 آبان 1391
20203 0 16 ادامه مطلب

ماه هفتم خیلی وقته تموم شده ! + آلبوم 3

امسال اولین باره که برگهای پاییزی رو می بینی   و چقدر هم برام عجیبه که  اینقدر به برگا علاقه داری و با دقت نگاهشون می کنی ! مسیحای نازم ببخش که وقت نکردم بیام و برات از خودت بنویسم خونه ی جدید هنور اینترنت نداره و وقتایی هم که میام خونه عزیزجونت اصلا وقت نمی کنم امیدوارم الان که دارم وبلاگتو آپ می کنم بیدار نشی عشقکم ! دو هفته ای از تولد هفت ماهگیت می گذره حسابی بزرگ شدی. عاشق خوردن هستی !! وظیفه ای داری به نام مهندس جاروبرقی!! یعنی هرچی بدیم دستت اول یه کم مهندسی می کنی.. اینور اونورشو با دقت نگاه می کنی . بعد هم با لذت تمام میبری توی دهنت. البته ا...
17 آبان 1391
1